فیلمهای مهمی که ۲۰ سال پیش روی پرده رفتند؛ وقتی که سینما رونق داشت | از تجربههای نوپای اصغر فرهادی تا سینمای در اوج حاتمیکیا
تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۹۳۶۸۵
همشهری آنلاین- وجیهه امیرخانی: بهار صد و بیست و سه سال پیش در سال ۱۲۷۹ که مظفرالدینشاه قصد سفر به اروپا کرد با دوربین، تصویر و پدیده ای به نام سینما آشنا شد. در سفرنامه شاه قاجار آمده است که: «شاه روز یکشنبه هفدهم تیر ۱۲۷۹ به اتفاق میرزا ابراهیم خان عکاسباشی به تماشای دستگاه سینموفتوگراف و لانترن ماژیک رفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۲۳ سال پیش، همزمان با برگزاری چهارمین جشن بزرگ سینمای ایران در سال ۱۳۷۹ و بزرگداشت صدمین سال ورود سینما به ایران، روز ۲۱ شهریور به عنوان «روز ملی سینما» وارد تقویم شد. هرچند مبنای تاریخی درنظر گرفتهشده برای سینمای ایران تنها یک انتخاب سمبلیک است و مرور رویدادهای تاریخی سینما نشان میدهد در این روز به خصوص در سینمای ایران هیچ اتفاق خاصی رخ نداده است. به قول عباس بهارلو، نویسنده، پژوهشگر و منتقد سینما؛ مسئولانی که برای نامگذاری روزهای خاص تصمیم میگیرند، ظاهراً به دلیل خلوت بودن ۲۱ شهریور این روز را به عنوان روز ملی سینمای ایران تعیین کردهاند؛ به همین سادگی و سهولت.
به همین بهانه و شرایط نه چندان مساعدی که سینمای ایران این روزها پشت سر میگذارد، گذری کردهایم به ۲۰ سال پیش و روزهایی که سینما همچنان قوی و نیرومند نفس میکشید، گیشه پررونق بود و صفهای طولانی با اسم و رسم کارگردانها طولانیتر میشد. دسترسی مخاطب به فیلمهای خارجی روز دنیا محدود بود، روزهایی که تماشای تصویر بازیگران محبوب، ایستادن در صف بلیت فروشی، نشستن در سالنهای تاریک و چشم دوختن به پرده عریض و طویل نقرهای جادو میکرد.
آغازی برای سینمای فرهادی«رقص در غبار» نخستین تجربه اصغر فرهادی در مقام کارگردانی و نویسندگی محصول ۲۰ سال پیش سینمای ایران است. سالی که سینمای ایران آهسته و آرام با فرهادی کارگردان خارج از قاب تلویزیون آشنا شد. این فیلم در ابتدایی ترین سالهای دهه ۸۰ فراتر از ملودرامهای عاشقانه -اجتماعی دهه۷۰ و فیلمهای اجتماعی- جنگی دهه ۶۰ درهای تازهای را به آسمان فیلمهای اجتماعی ایرانی باز کرد.
رقص در غباربه عنوان اولین تجربه سینمایی بلند فرهادی، عاشقانه مردانهای است با نگاهی به آسیبهای اجتماعی. در این فیلم اگرچه رگههایی آشنای سینمای فرهادی همچنان به چشم میآید اما حال و هوای احساسی و رمانتیک حاکم بر جهان فیلم، آن را در قیاس با آثار بعدی او جدا میکند
نظر (یوسف خداپرست) در رابطه پرشور و عاشقانه با دختری به نام ریحانه( باران کوثری) ازدواج میکند اما همه چیز خیلی زود دگرگون میشود و با حرف و حدیثهایی که درباره مادر ریحانه شنیده میشود، نظر مجبور به طلاق ریحانه میشود. حرکتی از سر جبر که بستری برای سرگردانی و بیابان گردی نظر را رقم میزند. این فیلم که به شدت مورد نقد و نظر منتقدان سینمای ایران قرار گفت دو خط داستانی را در کنار هم پیش میبرد؛ یک- عشق نافرجام دو شخصیت مرد در دو دوره. دو- طرحی برای بیان آسیبهای اجتماعی، بزه و فقر با نگاهی به مضمون مورد علاقه فیلمهای او یعنی قضاوتهای بیرونی که در فضای داستانی او منجر به تراژدی میشود.
فرامرز قریبیان در این فیلم که فروش قابل توجهی را در گیشه داشت جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره بیست و یکم جشنواره فیلم فجر را از آن خود کرد. اصغر فرهادی هم برای این فیلم علاوه بر جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره ۲۱ فیلم فجر در جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک ۲۰۰۳ نیز جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه را از آن خود کرد.
عشق نامتعارف اما دوست داشتنی به نام شام آخریکی دیگر از فیلم هایی که ۲۰ سال پیش پدیده گیشه و سوژه نقد و نظر منتقدان بود «شام آخر» فریدون جیرانی بود. این فیلم که در بیستمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و نامزدی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را برای کتایون ریاحی به ارمغان آورد یکی از برگزیده های اکران نوروزی ۱۳۸۱ بود که از نیمه دوم فروردین روی پرده رفت و با فروش ۲۵۹/۰۰۰/۰۰۰ تومانی خود گیشه سینماها را تکان داد.
سوژه بدیع و تازه «شام آخر» و طرح جذاب داستانی از یک رابطه نامتعارف عاشقانه موفقیتهای چشمگیری را پس از «قرمز» برای جیرانی ارمغان آورد و اسم او را دوباره بر سر زبانها انداخت. این فیلم داستان عشق پسری دانشجو به استاد میانسالش را روایت میکرد که پس از وقوع جنایتی در یک ویلا به صورت فلاشبک از زبان مستخدمه خانواده استاد نقل قول میشد. مانی معترف (محمدرضا گلزار) دانشجوی میهن مشرقی (کتایون ریاحی) که رابطه صمیمانهای با ستاره (هانیه توسلی) دختر استاد دارد عاشق مادر او شده و بهرغم اختلاف سنی می خواهد با او ازدواج کند.
قهرمانان ورزشی که ستاره سینما شدند؛ از سعید راد تا پژمان جمشیدی سینمای ایران در سخت ترین دوران تاریخش همچنان زنده می ماندتجربه جیرانی برای سینمایی کردن یک داستان عاشقانه از طریق نقطه عطفی در درامهای عشقی- جنایی سینمای ایران است که نبض مخاطب سینماروی دهه ۸۰ را با خود همراه داشت و در حافظه سینمایی ایران ماندگار شد. برای این فیلم که ابتدا قرار بود با نام «یک داستان زنانه» ساخته شود بازیگران مطرحی همچون بیتا فرهی و رؤیا نونهالی کاندیدای بازی در نقش میهن شده بودند اما سرانجام نقش به کتایون ریاحی رسید. شام آخر علاوه بر اینکه نخستین تجربه هانیه توسلی در سینمای حرفهای بود نقطه عطفی هم برای کارنامه بازیگری گلزار به حساب میآید.
ارتفاع پست، بالاترین نقطه سینمای سیاسی حاتمی کیاارتفاع پست، دوازدهمین فیلم بلند ابراهیم حاتمیکیا اثرمهم دیگری است که تابستان ۲۰ سال پیش رنگ پرده سینما را دید. داستان این فیلم که به قلم اصغر فرهادی نوشته شده روایتی سینمایی از یک پرونده واقعی هواپیماربایی در سال ۱۳۷۹ است. هواپیمایی در مسیر اهواز به بندرعباس با ۲۳ نفر از اعضای یک خانواده که سه نفر از آنها به نامهای خالد حردانی، فرهنگ پورمنصوری و شهرام پورمنصوری، اقدام به این ربودن هواپیما کرده بودند با واکنش به موقع ماموران حفاظت امنیت پرواز، ناکام مانده و همه دستگیر شدند.
حمید فرخ نژاد در «ارتفاع پست» در شمایل تازه ای به نام «قاسم» با همان تهلهجه عربی به خاطر فشارهای مالی و اقتصادی تصمیم می گیرد هواپیمایی را به مقصد بندر عباس گروگان گرفته و به دبی پناهنده شود. قاسم که ادعا میکند برای خانواده و دوستانش در یک شرکت صنعتی بندرعباس کار پیدا کرده، آنها را سوار هواپیما میکند. اما تنها نرگس (لیلا حاتمی) از قصد قاسم خبر دارد...
این فیلم که در جشنواره ۲۱ فیلم فجر مورد توجه منتقدان قرار گرف و برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد حال وهوایی تازه از آژانس شیشهای حاتمیکیای دهه ۷۰ را زنده کرد. گویی حاج کاظم مغموم و عصبانی آژانس شیشهای در سکانس پایانی فیلم که در هواپیما میگذرد به جای گروگانگیری در شهر دست به دامن آسمان شده و در کابین خلبانی روی همولایتیهایش اسلحه میکشد.
«ارتفاع پست» که نامزدی بهترین کارگردانی را هم در جشنواره بیست و یکم برای ابراهیم حاتمیکیا ارمغان آورد فروش قابل توجهی را در گیشه آن سال تجربه کرد.
فرش باد کمال تبریزیفیلم دیگری که در لیست تولیدات سینمایی سال ۱۳۸ دیده میشود «فرش باد» ساخته کمال کمال تبریزی است. این فیلم که به نویسندگی محمد سلیمانی و تهیهکنندگی علیرضا شجاعنوری تولید شد روایتی دیدنی از فرش ایرانی است. در داستان این فیلم طراح ژاپنی بافت یک فرش را که قرار است در کارناوال شهر ناکایاما به نمایش در آید به بافندگان اصفهانی سفارش میدهد اما مرگ او باعث ناتمام ماندن این اقدام میشود. همسر و دختر او به ایران می آیند تا کاره نیمه تمام را تمام کنند و میهمان خانواده اصفهانی می شوند...
رضا کیانیان برای بازی در این فیلم، لوح زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره بیست و یکم را از آن خود کرد. همچنین نامزدی بهترین بازیگر نقش اول زن برای فریبا کامران رقم خورد. فرش باد اگرچه در گیشه و اکران اقبال چندانی نداشت اما کمال تبریزی و علیرضا شجاعنوری با «حضور «فرش باد» در جشنواره ۲۱ فیلم فجر، برنده سیمرغ بلورین هیئت داوران و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شدند.
کلاهقرمزی و سروناز و جریان موفق سینمای ایرج طهماسبیکی دیگری از پدیده های گیشه دو دهه پیش سینمای ایران، «کلاهقرمزی و سروناز» به نویسندگی و کارگردانی ایرج طهماسب است. این فیلم به عنوان چهارمین تجربه بلند سینمایی ایرج طهماسب در مقام کارگردان و تهیهکنندگی حمید مدرسی، مجید مدرسی همچنان درصدر پرفروش ترین های سینمای ایران جایگاه خود را حفظ کرده است. عروسک دوست داشتنی کلاهقرمزی پس از نخستین تجربه شیرین حضورش روی پرده سینما در دهه ۷۰ حال و هوایی به گیشه سینماهای سال ۱۳۸۱ داد.
حضور چهره های محبوب کودکان چون حمید جبلی، ایرج طهماسب، فاطمه معتمدآریا، رضا فیض نوروزی در کنار رضا عطاران جوان خانوادهها را به سینما کشاند و با فروش حدود ۵۵۰ میلیون تومان عنوان پرفروشترین فیلم سال را از آن خود کرد.
در این فیلم کلاه قرمزی پس از سالها مردود شدن، بالاخره در امتحانات مدرسهاش قبول میشود و به عنوان شاگرد ممتاز مدرسه معرفی میشود و آقای مجری باید برایش یک دوچرخه بخرد ولی وسعش نمیرسد و همزمان با تماسی که از سوی عموی کلاه قرمزی «قرمزی بزرگ» به او میشود اتفاقاتی او را گرفتار می کند.
گاوخونی بهروز افخمییکی دیکر از فیلمهایی که چهرههای مهمی رو پرده ۲۰ سال پیش سینما رفت «گاوخونی» ساخته بهروز افخمی است این فیلم به کارگردانی و نویسندگی بهروز افخمی و تهیهکنندگی علی معلم با برداشتی از رمان گاوخونی نوشته جعفر مدرس صادقی ساخته شد و چهرههایی نظیر زنده یاد عزتالله انتظامی، بهرام رادان در آن جلوی دوربین رفته اند.
گاوخونی داستان کابوسهای جوانی را حکایت میکند که خاطرات پدر مرده اش، شهر زادگاهش( اصفهان) و رودخانه زاینده رود او را به پریشانی و آشفتگی رسانده است. این فیلم اگرچه در جشنواره بیست و یکم فیلم فجر خوش درخشید و جایزه ویژه هیأت داوران را برای کارگردانی دربخش بینالملل نصیب بهروز افخمی کرد اما در گیشه اقبالی نداشت و در زمان اکران ردپایی از خود به جا نگذاشت.
این فیلم علاوه بر حضور جشنواره بینالمللی فیلم ونکوور، جشنواره بینالمللی فیلم کن، جشنواره بینالمللی فیلم بریسبن، جشنواره بینالمللی فیلم آسیا پاسیفیک فوکوئوکا، سیمرغ بلورین نقش دوم مرد را در جشنواره ۲۱ فیبم فجر نصیب عزتالله انتظامی کرد.
کد خبر 705160 برچسبها کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران جشنواره بین المللی فیلم جشنواره بیست و یکم آن خود بهترین بازیگر سیمرغ بلورین سینمای ایران بهترین فیلم ایرج طهماسب بهروز افخمی اصغر فرهادی کلاه قرمزی ارتفاع پست جشنواره ۲۱ ۲۰ سال پیش حاتمی کیا ترین فیلم فیلم فجر فرش باد شام آخر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۹۳۶۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت بازیگر زن سینما از پشت صحنه سریال اسکار | آقای مدیری آدم را بد عادت می کند
همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: سیمرا حسن پور البته پیش از این هم در سریالهای شبکه نمایش خانگی مثل جیران حسن فتحی و رئالیتیشوی شب های مافیا حضور داشته است. حالا هم در حال بازی در سریال گردنزنی به کارگردانی سامان سالور، همسرش، است که تصویربرداریاش احتمالا تا مرداد ماه به طول می انجامد. با او در باره حضور در شبکه نمایش خانگی و سریال جدیدش صحبت کردیم:
در چند سال گذشته چندین همکاری با شبکه نمایش خانگی داشتهاید. از تجربه این سریالها بگویید. چه تفاوتهایی با تلویزیون وجود دارد؟
حتما تفاوت دارد. ممیزیهای کمتری هست و دستمان برای طرح مسائل مختلف بازتر است. من سر سریال جیران بودم و دو تا هم رئالیتی شو داشتم.
با توجه به این بازخوردها فکر میکنید مخاطبان تلویزیون بیشتر است یا شبکه نمایش خانگی؟
تلویزیون پیش از این بینندههای بیشتری داشت. رسانهای است که رایگان در اختیار همه است و همه میتوانند ببینند. به همین دلیل هم پیش از این بینندگان بیشتری داشت. اما مدتی است تعداد تماشاگرانش کمتر شده است. امیدوارم به روال سابق برگردد و باز هم همان تعداد بیننده را داشته باشد. برای این که جایگاه دیگری دارد. شما نمیتوانید مثلا سریال پایتخت را با هیچ سریال دیگری مقایسه کنید. چه اشکالی داشت که تلویزیون اینقدر پربیننده بود؟ شبکه نمایش خانگی یک مقدار مخاطبان خاصتری دارد که قشر متوسط رو به بالا هستند.
احتمالا یکی از دلایلش همان مبلغ اشتراکی است که باید پرداخت کنند.
دقیقا. تصور من همین است. کسانی که در شهرستانهای کوچک هستند یا از نظر مالی ضعیفند، به این پلتفرمها دسترسی ندارند. با این وجود بینندگان خودش را دارد که تعدادشان کم هم نیست.
اصولا رسانه برایتان مهم است؟ یعنی برایتان فرق میکند که در تئاتر باشید یا سینما یا تلویزیون؟
من از اول هم عاشق پرده نقرهای سینما بودم.
علیرغم این که کارتان را با تئاتر شروع کردید.
بله. من خیلی اتفاقی با تئاتر شروع کردم. من از اول سینما را دوست داشتم، ولی در دانشگاه تئاتر خواندم. برای نمایش مصائب استاد نوید ماکان کار آقای بیضایی برای ایشان تست دادم و پذیرفته شدم و کار کردم. ولی بعد سمت تصویر رفتم. تئاتر هم البته بسیار جذاب است، ولی من سینما را ترجیح میدهم.
از برنامه اسکار صحبت کنیم. چطور تجربهای بود؟
من اصولا در این برنامهها شرکت نمیکنم. ولی چون این کار آقای مدیری بود، رفتم. تجربه جذابی بود و ژ ژ صحنههایش در شبکههای اجتماعی پربازدید شد. سر صحنه هم خیلی خندیدیم و خوش گذشت. مدتها بود انقدر نخندیده بودم. نعیمه نظام دوست واقعا دوست داشتنی است و باعث شد بخندیم. اصلا فضای خوبی سر تصویربرداری وجود داشت. خود آقای مدیری و بقیه کسانی با آنها هم گروه بودم مثل بهنام تشکر و محمدرضا هدایتی هم بسیار عالی بودند. نظرم نسبت به این برنامهها اصلا عوض شد.
این دومین همکاری شما با مهران مدیری است و پیش از این ساعت ۶ عصر را با او کار کرده بودید. کار با او چطور است؟
آقای مدیری آدم را بدعادت میکند. انقدر کار با او جذاب است که دیگر نمیخواهید بعد از آن سر کار دیگری بروید. چون شرایط کار خیلی انسانی و درست است.
این شرایط درست که می گویید، چیست؟
از نظر زمان کار خیلی خوب است به عوامل اهمیت میدهد. یعنی زمانبندی طوری نیست که از ۵ صبح سر کار باشی تا آخر شب. این باعث میشود بازیگر و همینطور بقیه گروه آرامش داشته باشند. این مسئله سر کارهای دیگر وجود ندارد. مقدار زمانی که در روز کار میکنند خیلی زیاد است و ساعتهای آفیشها هم بد است. ولی سر کار آقای مدیری همه چیز خیلی فکرشده است و جو آرام است. کسی سر کسی داد نمیزند و فضای بسیار آرامی وجود دارد. خودش هم انسان محترمی است و همه چیز سر کار خوب است. امیدوارم دوباره قسمت باشد با او کار کنم.
شما فیلم «تابستان همان سال» را هم در جشنواره سال گذشته داشتید که محمود کلاری کارگردانش بود.
به نظرم آقای کلاری یک فیلم ماندگار ساخته است. واقعا برای من تجربه درخشانی بود. در این قابها و تصاویر کیف کردم. هر لحظهاش برای من خوشایند بود که میتوانم با این قابها در تصویر بمانم. نمیتوانم بگویم چقدر برای من رویایی بود. تمام لحظهها انگار نقاشی میشد. فضای کار در دهههای سی و چهل میگذشت و من خیلی این زمان را دوست دارم. از گلدانهای حیاط گرفته تا دیوارها و غذایی که میخوردیم برای من جذاب بود. خوشحالم که توانستم این فضا را از طریق این فیلم تجربه کنم. اصلا علاقه من به سینما و بازیگری به همین دلیل است که میتوانم زندگیهایی را تجربه کنم که در واقعیت نمیشود.
از امکان تجربه زندگیهای مختلف در سینما گفتید. جایی هم گفته اید وقتی میخواهم نقشی را بازی کنم سعی میکنم با او زندگی کنم و او را وارد زندگی واقعی ام میکنم.
بله. تا جایی که میتوانم این کار را میکنم. مثلا در سه کام حبس که نقش یک پرستار را داشتم، واقعا ده روز در بیمارستان کنار پرستارها ایستادم و از آنها یک چیزهایی یاد گرفتم. سر فیلم تمشک هم سعی کردم زیست آن شخصیت را تجربه کنم. مثل او چادر سرم میکردم و بیرون میرفتم. وسایل ارتباط جمعی مثل موبایل و لب تاپ را کنار گذاشتم و خواستم تنهایی را تجربه کنم.
و اینها باعث شد افسرده شوید.
بله. من قبل از فیلم تمشک اصلا نمیدانستم افسردگی چیست. آدم شاد و سرحالی بودم و بازی کردن در این نقش واقعا برایم سخت بود. الان برایم خیلی راحت شده، چون دنیای امروز به این سمت رفته است.
بازی در تمشک و افسردگی که سراغتان آمد باعث شد ۶ کیلو وزن کم کنید. درست است؟
بله. سر آن کار ۶ کیلو کم کردم، سر کار آقای کلاری هم ۱۳ کیلو کم کردم. چون آقای کلاری میگفت یک این شخصیت نحیفتر و لاغرتر از تو است. مسئله دیگری که وجود دارد این است که به جز این که زیست شخصیتی را که میخواهم بازی کنم، از نزدیک تجربه میکنم. اگر شخصیت هم مربوط به گذشته باشد، در باره آن زمان مطالعه میکنم. سر کار تابستان همان سال، من تعداد زیادی کتاب قجری خواندم. میخواستم از کنار هم قرار دادن آنها به این درک برسم که یک زن در آن زمان چطور زندگی میکند. چون معتقدم آن حس را باید درون خودم پیدا کنم.
از کار با همسرتان سامان سالور بگویید. این نسبت ناخودآگاه روی کارتان تأثیر دارد؟
من و سامان طرز تفکرمان خیلی به هم شبیه است. هر دو در کار به هم آزادی میدهیم. اگر من برای نقشی مناسب باشم، نقش را به من میدهد، اگر نه هیچ اصراری نیست و او هم این کار را نمیکند. من سر کارهای دیگر هستم و او هم میتواند بازیگران دیگری را دعوت کند. ولی اگر جایی بفهمد نقش به درد من میخورد و من میتوانم چیزی به آن نقش اضافه کنم، حتما از من استفاده میکند. خودش همیشه میگوید وقتی بازیگری در کنارم است که برای کار تلاش میکند و بازیگر خوبی هست چرا از او استفاده نکنم؟ این را دارم نقل به مضمون میگویم، نمیخواهم از خودم تعریف کنم. میگوید من از بازیگری که ایده دارد و با عشق و علاقه تلاش میکند تا به نقش برسد، چرا استفاده نکنم. سامان هم در بازیگری من بسیار موثر بود. اولین کار من در سینما با او بود.
که برای آن جایزه هم گرفتید.
بله هم جایزه جهانی گرفتم و هم در فجر کاندید شدم. برای فیلم سه کام حبس هم جایزه گرفتم. سامان اصولا من را در کار فقط به عنوان بازیگر میبیند. اینطور نیست که حواسش به من بیشتر از بقیه باشد. یعنی ممکن است کاملا یک سکانس من را از فیلم بیرون بیاورد. در این موارد خیلی حرفهای کار میکند.
الان هم که سر سریال با او هستید.
بله. سریال گردن زنی که خیلی داستان عجیب و غریب و معمایی دارد با حرکتهای فروان. به نظرم کارگردانی این کار خیلی سخت است ولی سامان از پس آن برآمده است. من که خیلی از بودن در این سریال خوشحالم. برای اولین باز نقشی دارم که کمیشبیه خودم است.
کد خبر 850104 برچسبها خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران فیلم و سریال ایرانی سینمای ایران نمايش خانگي